اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 747

1. دلبرا، روز جدایی یاد ما می‌کرده‌ای

2. یا چو از ما دور گشتی دل جدا می‌کرده‌ای

3. اندرین مدت که روی اندر کشیدی زین دیار

4. با که می‌بودی؟ بگو: عشرت کجا می‌کرده‌ای؟

5. چون سلامت می‌فرستادم به دست باد صبح

6. راست گو: دشنام دادی؟ یا دعا می‌کرده‌ای؟

7. همچنین بیگانه بودی، یا چنان کت عادتست

8. هر زمان بیگانه‌ای را آشنا می‌کرده‌ای؟

9. گر گرفتی دوستان نو روا باشد، ولی

10. ترک یاران قدیم آخر چرا می‌کرده‌ای؟

11. از بهای بوسه گنج آورده باشی زین سفر

12. هم‌برین صورت که می‌بینم بها می‌کرده‌ای

13. هر چه میکردی صوابست، اینکه پیش اوحدی

14. نامه‌ای ننوشته‌ای هرگز، خطا می‌کرده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من ره نمی‌برم مگر آن جا که کوی دوست
* من سر نمی‌نهم مگر آن جا که پای یار
شعر کامل
سعدی
* مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق
* دوست را با ناله شب‌های بیداران خوش است
شعر کامل
حافظ
* بد و نیک هر گونه باید کشید
* ز هر تلخ و شوری بباید چشید
شعر کامل
فردوسی