اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 788

1. ز تورانیان تنگ چشمی سواری

2. در ایران به زلف سیه کرد کاری

3. که کافر نکردست بر دین پرستی

4. که دشمن نکردست با دوستداری

5. دهانش خموشی، لبش باده نوشی

6. سرش پر خروشی، میان پود و تاری

7. به چهره چراغی، به رخساره باغی

8. به سیرت بهشتی، به صورت بهاری

9. ستم را به سختی دلش پایمردی

10. طرب را به نرمی تنش دستیاری

11. به بالا چو سروی، برفتن تذروی

12. به پیکار شاهی، به پیکر نگاری

13. سیاووش رویی، فرنگیس مویی

14. فریبرز شکلی، فریدون شعاری

15. نه جمشید، لیکن هرش بنده میری

16. نه ضحاک، لیکن هرش زلف ماری

17. اگر شعر گویی در آن غمزه زیبد

18. و گر هوش بندی در آن زلف باری

19. کزین بیژنی را بدوزد به تیری

20. وزان رستمی را ببند به تاری

21. شماری گر از بیدلانش بگیری

22. نگیری دل اوحدی در شماری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم از جای به تعظیم کلامش خیزد
* هر که چون صبح برآرد به تأمل دم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عندلیبی که ز تعجیل بهار آگاه است
* از شکر خند گل آوازه رحلت شنود
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر کوه آتش بود بسپرم
* ازین تنگ خوارست اگر بگذرم
شعر کامل
فردوسی