اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 884

1. خانهٔ تحقیق را ماه شبستان تویی

2. انفس و آفاق را میوهٔ بستان تویی

3. از ره صورت ترا آدم خاکیست نام

4. چونکه به معنی رسی صورت رحمان تویی

5. مهد سلیمان کشید باد به تاثیر مهر

6. مهد سلیمان بهل، مهر سلیمان تویی

7. داروی دردی که هست از در غیری مخواه

8. درد دل خویش را دارو و درمان تویی

9. در کرم‌آباد جود بر سر خوان وجود

10. اول نعمت تراست آخر مهمان تویی

11. آنکه سخن زاد ازو نی سخن آباد ازو

12. روی سخن در تو کرد زانکه سخندان تویی

13. دوش طلب گار دوست گشتم و گفت: اوحدی

14. کانچه طلب میکنی دور مرو، کان تویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تبسمی ز لب دلفریب او دیدم
* که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد
شعر کامل
وحشی بافقی
* تا به افسوس به پایان نرود عمر عزیز
* همه شب ذکر تو می‌رفت و مکرر می‌شد
شعر کامل
سعدی
* نشسته‌ام به سر راه آرزو عمری
* که ابروی تو نشاند به زیر شمشیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی