اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 92

1. آن ترک پری چهره، که مانند فرشتست

2. یارب، گل پاکش ز چه ترکیب سرشتست؟

3. انصاف توان داد که: با لطف وجودش

4. بنیاد وجود دگران از گل و خشتست

5. زین بیش مده وعده به فردای بهشتم

6. کامروز به نقد از رخ او خانه بهشتست

7. با قامت او هر که نشاند پس ازین سرو

8. بسیار کند سرزنش آن سرو که کشتست

9. گفتم که: بگویم به کسی درد دل خویش

10. از خود به جهان یک دل بی‌درد نهشتست

11. جان را نبود قیمت و دل چیست بر او؟

12. کس نام چنین ها نتوان برد، که زشتست

13. ای اوحدی، از سر بنهی بر خط او نه

14. کامروز کسی بهتر ازین خط ننوشتست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من دلی ‌دارم ز عشقش گرم و پیش او شوم
* تا مگر بنشاند این گرمی به کافور و گلاب
شعر کامل
امیر معزی
* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی
* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار