عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 191

1. دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد

2. که چون فغان من از درد می خیزد

3. نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت

4. فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد

5. مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این

6. که گرد فتنه ز بنیاد مرد می خیزد

7. به بزم کعبه روان کم نشین، کزان مجمع

8. همیشه مردم بیهوده گرد می خیزد

9. اگر فسانه شمارم وگر ترانه زنم

10. توگوش دار که از روی درد می خیزد

11. شهید مضطربی خاک شد مگر به رهت

12. که بی نسیم ز راه تو گرد می خیزد

13. ترانه ای بشنو ، کز هزار نغمه تراز

14. یکی چو عرفی دستان نورد می خیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
* ولی چه سود یکی کارگر نمی‌آید
شعر کامل
حافظ
* آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل
* در دامنش آویز که با وی خبری هست
شعر کامل
عرفی شیرازی
* خوارم مکن که ریختن آب روی را
* با خون صد شهید مقابل نهاده اند
شعر کامل
نظیری نیشابوری