عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 212

1. مستان عشق در آتش گرفته اند

2. دائم قدح ز خوی تو آتش گرفته اند

3. این هم عنایتی است که غم های روزگار

4. دنبال بی کسان مشوش گرفته اند

5. چون خم به ته، ز چاه بلا، دُرد سرکشند

6. آنان که خو به بادهٔ بی غش گرفته اند

7. اینک ره گریز، چه سود از گریختن

8. سر تاسر زمانه در آتش گرفته اند

9. عرفی مرید خلوتیان پیاده شو

10. کاین قوم جلوه ز ابرش گرفته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان
* که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
شعر کامل
حافظ
* تو در جنگ آیی روم من به صلح
* خدای جهان را جهان تنگ نیست
شعر کامل
مولوی