عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 231

1. کرشمه دست در آغوش نوشخند تو باد

2. غبار فتنه سراسیمهٔ سمند تو باد

3. دمی که آتش حسن تو شعله خیز شود

4. هزار مردمک دیده ام سپند توباد

5. سری که حلقهٔ فتراک دست می افتد

6. مروت است که گویند اسیر بند تو باد

7. به مدعی چه دعاهای بد نکردم، لیک

8. دلم نداد که گویند اسیر بند تو باد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کی توانستی ز شور عندلیبان خواب کرد؟
* از شکوفه گر نبودی پنبه در گوش بهار
شعر کامل
صائب تبریزی
* زلف تو مرا عمر دراز است ولی نیست
* در دست سر مویی از آن عمر درازم
شعر کامل
حافظ
* خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
* تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
شعر کامل
حافظ