عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 485

1. تا کی دهم به دست تماشا زمام چشم

2. فالی زنم که گریه بر آید بنام چشم

3. ای گریه بی مضایقه از در درآ که من

4. هر دم به خون دل بنویسم سلام چشم

5. از بس که حیرت آمد و بیگانگی فزود

6. امشب خیال دوست نگردید رام چشم

7. صد نوحه هست بر لب و نسپرده راه گوش

8. صد گریه هست در دل و نشنیده نام چشم

9. عرفی فسرده چون نبود مجلسم که باز

10. خالی است شیشهٔ دل و خشک است جام چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ
* بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
* داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
شعر کامل
مولوی
* نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل
* بنال بلبل بی دل که جای فریادست
شعر کامل
حافظ