عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 82

1. کسی که بر اثر مدعای خویشتن است

2. کشیده تیغ ستم در قفای خویشتن است

3. کسی که مایه ی امکان و شأن مطلب دید

4. اگر ملول نشیند به جای خویشتن است

5. چنان ز فیض قناعت به عیش مشغولم

6. که نفس کام طلب در غذای خویشتن است

7. هزار معجزه بنمود عشق و عقل جهول

8. هنوز امت اندیشه های خویشتن است

9. عدیل فطرت عرفی است همت ساقی

10. که حاتم دگران و گدای خویشتن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلش یکسر به رنگ ارغوان بود
* ولیکن با نشاط زعفران بود
شعر کامل
وحشی بافقی
* آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست
* وز بهر چه گویم نیست با وی نظرم چون هست
شعر کامل
حافظ
* چه ساز بود که در پرده می‌زد آن مطرب
* که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
شعر کامل
حافظ