رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد اول (فهرست)

شمارهٔ 5-غباری در بیابانی

1. نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی

2. نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی

3. نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی

4. نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

5. نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی

6. ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

7. به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی

8. به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

9. کیم من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان

10. نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

11. گهی افتان و خیزان چون غباری دربیابانی

12. گهی خاموش و حیران چون نگاهی برنظرگاهی

13. رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکبها

14. باقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی
* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید برزد سر از کوهسار
* بگسترد یاقوت بر جویبار
شعر کامل
فردوسی