رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد چهارم (فهرست)

شمارهٔ 14-سیه مست

1. وای از این افسرده گان فریاد اهل درد کو؟

2. ناله مستانه دلهای غم پرورد کو؟

3. ماه مهر آیین که میزد باده با رندان کجاست

4. باد مشکین دم که بوی عشق می آورد کو؟

5. در بیابان جنون سرگشته ام چون گرد باد

6. همرهی باید مرا مجنون صحرا گرد کو؟

7. بعد مرگم می کشان گویند درمیخانه ها

8. آن سیه مستی که خم ها را تهی می کرد کو؟

9. پبش امواج خوادث پایداری سهل نیست

10. مرد باید تا نیندیشد ز طوفان مرد کو؟

11. دردمندان را دلی چون شمع می باید رهی

12. گرنه ای بی درد اشک گرم و آه سرد کو؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل چهره‌ای که مرغ دلم صید دام اوست
* زلفش بنفشه‌ایست که سنبل غلام اوست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* رقیب گفت برین در چه می‌کنی شب و روز؟
* چه می‌کنم؟ دل گم کرده باز می‌جویم
شعر کامل
سعدی