رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 84

1. ای راندهٔ درگاه تو خواری و عزیزی

2. پیدا ز تو هر چیز ندانم تو چه چیزی

3. ما هیچ ورای تو ندیدیم و نبینیم

4. ای آنکه بتحقیق، ورای همه چیزی

5. ای آنکه تمیز بد و نیکت خفقان کرد

6. بدها همه نیکند، زهی اهل تمیزی

7. شبهه جگرت خون کند ای مدعی علم

8. صد خرمن ازین دانش و پندار نبیزی

9. گر اینت بود عشوه چه دلها که نسوزی

10. ور اینت کرشمه است چه خونها که نریزی

11. در خلوت او دورتر از هجر رضی وصل

12. اینجاست که اصلاً نتوان کرد تمیزی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل مکن از گل گله بسیار، که آورد
* صد برگ برای تو و کارت به نوا کرد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
* یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
شعر کامل
مولوی
* آسوده گر از سنگ شد، از ارّه جدا نیست
* نخلی که درین باغ، ثمر هیچ ندارد
شعر کامل
حزین لاهیجی