سعدی_بوستانباب پنجم در رضا (فهرست)

شمارهٔ 4-حکایت طبیب و کرد

1. شبی کردی از درد پهلو نخفت

2. طبیبی در آن ناحیت بود و گفت

3. از این دست کو برگ رز می‌خورد

4. عجب دارم ار شب به پایان برد

5. که در سینه پیکان تیر تتار

6. به از نقل ماکول ناسازگار

7. گر افتد به یک لقمه در روده پیچ

8. همه عمر نادان برآید به هیچ

9. قضا را طبیب اندر آن شب بمرد

10. چهل سال از این رفت و زنده‌ست کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* تاک بالا دست من بیعت به طوبی بسته است
* خوشه ام عقد اخوت با ثریا بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق را در کشور ما آبروی دیگرست
* یوسف اینجا بر سر راه زلیخا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی