سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 185

1. کسی به عیب من از خویشتن نپردازد

2. که هر که می‌نگرم با تو عشق می‌بازد

3. فرشته‌ای تو بدین روشنی نه آدمیی

4. نه آدمیست که بر تو نظر نیندازد

5. نه آدمی که اگر آهنین بود شخصی

6. در آفتاب جمالت چو موم بگدازد

7. چنین پسر که تویی راحت روان پدر

8. سزد که مادر گیتی به روی او نازد

9. کمان چفته ابرو کشیده تا بن گوش

10. چو لشکری که به دنبال صید می‌تازد

11. کدام گل که به روی تو ماند اندر باغ

12. کدام سرو که با قامتت سر افرازد

13. درخت میوه مقصود از آن بلندترست

14. که دست قدرت کوتاه ما بر او یازد

15. مسلمش نبود عشق یار آتشروی

16. مگر کسی که چو پروانه سوزد و سازد

17. مده به دست فراقم پس از وصال چو چنگ

18. که مطربش بزند بعد از آن که بنوازد

19. خلاف عهد تو هرگز نیاید از سعدی

20. دلی که از تو بپرداخت با که پردازد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل
* چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد
شعر کامل
سعدی
* به آزادی توانگر شو که در ایام بی برگی
* همین سرو و صنوبر سبز در گلزار می ماند
شعر کامل
صائب تبریزی
* مشکل است از مردم آزاده دل برداشتن
* از صنوبر کی به افشاندن فتد دل بر زمین؟
شعر کامل
صائب تبریزی