سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 288

1. که برگذشت که بوی عبیر می‌آید

2. که می‌رود که چنین دلپذیر می‌آید

3. نشان یوسف گم کرده می‌دهد یعقوب

4. مگر ز مصر به کنعان بشیر می‌آید

5. ز دست رفتم و بی دیدگان نمی‌دانند

6. که زخم‌های نظر بر بصیر می‌آید

7. همی‌خرامد و عقلم به طبع می‌گوید

8. نظر بدوز که آن بی‌نظیر می‌آید

9. جمال کعبه چنان می‌دواندم به نشاط

10. که خارهای مغیلان حریر می‌آید

11. نه آن چنان به تو مشغولم ای بهشتی رو

12. که یاد خویشتنم در ضمیر می‌آید

13. ز دیدنت نتوانم که دیده دربندم

14. و گر مقابله بینم که تیر می‌آید

15. هزار جامه معنی که من براندازم

16. به قامتی که تو داری قصیر می‌آید

17. به کشتن آمده بود آن که مدعی پنداشت

18. که رحمتی مگرش بر اسیر می‌آید

19. رسید ناله سعدی به هر که در آفاق

20. هم آتشی زده‌ای تا نفیر می‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی
* زنگار غم فشاندی بر جانم و ندیدی
* کز چرخ لاجوردی دل هست لاجوردی
شعر کامل
خاقانی
* ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها
* زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
شعر کامل
مولوی