صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3269

1. سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد

2. دل پریشان نشود دیده چو حیران گردد

3. از پریشانی دل خانه تن زندان است

4. غنچه شو تا نفس تنگ گلستان گردد

5. از گشایش نبود بهره تهی مغزان را

6. پسته پوچ محال است که خندان گردد

7. چه کشی تیغ به رخساره گلرنگ، که خط

8. کافری نیست که از تیغ مسلمان گردد

9. قمری از سرو به زنهار برآرد انگشت

10. در ریاضی که نهال تو خرامان گردد

11. در کف آه بود بست و گشاد دل من

12. ابر از باد شود جمع و پریشان گردد

13. نرسد شهر به داد دل مجروح، مرا

14. خوش نمک زخم من از شور بیابان گردد

15. دل تسلی شود از دست نوازش صائب

16. بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه را پیش دهان تو صبا خندان یافت
* آنچنان بر دهنش زد که دهن پر خون شد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
* به دوستی تو با کائنات کین دارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* چه محو ناخدا گردیده ای، ای از خدا غافل؟
* ندارد این سفر باد مرادی غیر یاربها
شعر کامل
صائب تبریزی