سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 330

1. زینهار از دهان خندانش

2. و آتش لعل و آب دندانش

3. مگر آن دایه کاین صنم پرورد

4. شهد بودست شیر پستانش

5. باغبان گر ببیند این رفتار

6. سرو بیرون کند ز بستانش

7. ور چنین حور در بهشت آید

8. همه خادم شوند غلمانش

9. چاهی اندر ره مسلمانان

10. نیست الا چه زنخدانش

11. چند خواهی چو من بر این لب چاه

12. متعطش بر آب حیوانش

13. شاید این روی اگر سبیل کند

14. بر تماشاکنان حیرانش

15. ساربانا جمال کعبه کجاست

16. که بمردیم در بیابانش

17. بس که در خاک می‌طپند چو گوی

18. از خم زلف همچو چوگانش

19. لاجرم عقل منهزم شد و صبر

20. که نبودند مرد میدانش

21. ما دگر بی تو صبر نتوانیم

22. که همین بود حد امکانش

23. از ملامت چه غم خورد سعدی

24. مرده از نیشتر مترسانش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست
* خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
شعر کامل
حافظ