سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 375

1. چنان در قید مهرت پای بندم

2. که گویی آهوی سر در کمندم

3. گهی بر درد بی درمان بگریم

4. گهی بر حال بی سامان بخندم

5. مرا هوشی نماند از عشق و گوشی

6. که پند هوشمندان کار بندم

7. مجال صبر تنگ آمد به یک بار

8. حدیث عشق بر صحرا فکندم

9. نه مجنونم که دل بردارم از دوست

10. مده گر عاقلی ای خواجه پندم

11. چنین صورت نبندد هیچ نقاش

12. معاذالله من این صورت نبندم

13. چه جان‌ها در غمت فرسود و تن‌ها

14. نه تنها من اسیر و مستمندم

15. تو هم بازآمدی ناچار و ناکام

16. اگر بازآمدی بخت بلندم

17. گر آوازم دهی من خفته در گور

18. برآساید روان دردمندم

19. سری دارم فدای خاک پایت

20. گر آسایش رسانی ور گزندم

21. و گر در رنج سعدی راحت توست

22. من این بیداد بر خود می‌پسندم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
* دیر سالست که من بلبل این بستانم
شعر کامل
سعدی
* یک سینه بی داغ محال است گذارد
* این چهره چون لاله ستانی که تو داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
* تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
شعر کامل
رهی معیری