سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 41

1. دیر آمدی‌ای نگار سرمست

2. زودت ندهیم دامن از دست

3. بر آتش عشقت آب تدبیر

4. چندان که زدیم بازننشست

5. از روی تو سر نمی‌توان تافت

6. وز روی تو در نمی‌توان بست

7. از پیش تو راه رفتنم نیست

8. چون ماهی اوفتاده در شست

9. سودای لب شکردهانان

10. بس توبه صالحان که بشکست

11. ای سرو بلند بوستانی

12. در پیش درخت قامتت پست

13. بیچاره کسی که از تو ببرید

14. آسوده تنی که با تو پیوست

15. چشمت به کرشمه خون من ریخت

16. وز قتل خطا چه غم خورد مست

17. سعدی ز کمند خوبرویان

18. تا جان داری نمی‌توان جست

19. ور سر ننهی در آستانش

20. دیگر چه کنی دری دگر هست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی مقصود که شاهان به دعا می‌طلبند
* مظهرش آینه طلعت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* به جد و جهد چو کاری نمی رود از پیش
* به کردگار رها کرده به مصالح خویش
شعر کامل
حافظ
* جای نزهت نیست گیتی را که اندر باغ او
* نیشکر چون برگ سنبل زهر دارد در میان
شعر کامل
خاقانی