سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 435

1. ای سروبالای سهی کز صورت حال آگهی

2. وز هر که در عالم بهی ما نیز هم بد نیستیم

3. گفتی به رنگ من گلی هرگز نبیند بلبلی

4. آری نکو گفتی ولی ما نیز هم بد نیستیم

5. تا چند گویی ما و بس کوته کن ای رعنا و بس

6. نه خود تویی زیبا و بس ما نیز هم بد نیستیم

7. ای شاهد هر مجلسی و آرام جان هر کسی

8. گر دوستان داری بسی ما نیز هم بد نیستیم

9. گفتی که چون من در زمی دیگر نباشد آدمی

10. ای جان لطف و مردمی ما نیز هم بد نیستیم

11. گر گلشن خوش بو تویی ور بلبل خوشگو تویی

12. ور در جهان نیکو تویی ما نیز هم بد نیستیم

13. گویی چه شد کان سروبن با ما نمی‌گوید سخن

14. گو بی‌وفایی پر مکن ما نیز هم بد نیستیم

15. گر تو به حسن افسانه‌ای یا گوهر یک دانه‌ای

16. از ما چرا بیگانه‌ای ما نیز هم بد نیستیم

17. ای در دل ما داغ تو تا کی فریب و لاغ تو

18. گر به بود در باغ تو ما نیز هم بد نیستیم

19. باری غرور از سر بنه و انصاف درد من بده

20. ای باغ شفتالو و به ما نیز هم بد نیستیم

21. گفتم تو ما را دیده‌ای وز حال ما پرسیده‌ای

22. پس چون ز ما رنجیده‌ای ما نیز هم بد نیستیم

23. گفتی به از من در چگل صورت نبندد آب و گل

24. ای سست مهر سخت دل ما نیز هم بد نیستیم

25. سعدی گر آن زیباقرین بگزید بر ما همنشین

26. گو هر که خواهی برگزین ما نیز هم بد نیستیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نبخشود بر حال پروانه شمع
* نگه کن که چون سوخت در پیش جمع
شعر کامل
سعدی
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی