سعدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 547

1. خانه صاحب نظران می‌بری

2. پرده پرهیزکنان می‌دری

3. گر تو پری چهره نپوشی نقاب

4. توبه صوفی به زیان آوری

5. این چه وجودست نمی‌دانمت

6. آدمیی یا ملکی یا پری

7. گر همه سرمایه زیان می‌کند

8. سود بود دیدن آن مشتری

9. نسخه این روی به نقاش بر

10. تا بکند توبه ز صورتگری

11. با تترت حاجت شمشیر نیست

12. حمله همی‌آری و دل می‌بری

13. گر تو در آیینه تأمل کنی

14. صورت خود باز به ما ننگری

15. خسرو اگر عهد تو دریافتی

16. دل به تو دادی که تو شیرینتری

17. گر دری از خلق ببندم به روی

18. بر تو نبندم که به خاطر دری

19. سعدی اگر کشته شود در فراق

20. زنده شود چون به سرش بگذری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت و گو آیین درویشی نبود
* ور نه با تو ماجراها داشتیم
شعر کامل
حافظ
* عیب شیرین دهنان نیست که خون می‌ریزند
* جرم صاحب نظرانست که دل می‌بندند
شعر کامل
سعدی
* هر آن باغی که نخلش سر بدر بی
* مدامش باغبون خونین جگر بی
شعر کامل
باباطاهر