سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (1)

یکی از بزرگان گفت پارسائی را: چه گوئی در حق فلان عابد، که دیگران بطعنه سخنها گفته اند. گفت: بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم

1. هر که را جامه پارسا بینی

2. پارسا دان و نیک مرد انگار

3. ور ندانی که در نهادش چیست؟

4. محتسب را درون خانه چه کار؟


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
* این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس عسل بی‌نیش از این دکان نخورد
* کس رطب بی‌خار از این بستان نچید
شعر کامل
حافظ
* یادگار جگر سوخته مجنون است
* لاله ای چند که از دامن صحرا برخاست
شعر کامل
صائب تبریزی