سعدی_گلستانباب دوم - در اخلاق درويشان (فهرست)

حکایت (1٦)

یکی از صالحان بخواب دید پادشاهیرا در بهشت و پارسائی در دوزخ. پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن چه.

که مردم بخلاف این همی پنداشتند. ندا آمد که این پادشاه بارادت درویشان به بهشت اندر است و آن پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ

1. دلقت بچه کار آید و تسبیح و مرقع

2. خود را از عملهای نکوهیده بری دار

3. حاجت بکلاه برک ی داشتنت نیست

4. درویش صفت باش و کلاه تتری دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی
* پیر کنعان با که گیرد اُنس در بیت الحزن
* بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* دل صنوبریم همچو بید لرزان است
* ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست
شعر کامل
حافظ