صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1104

1. زلف گرد عارض او رشته گلدسته است

2. کز لب و رخ غنچه و گل را به هم پیوسته است

3. خوی عالمسوز او بی زینهار افتاده است

4. ورنه از آتش سپند ما مکرر جسته است

5. سبزه خوابیده باشد با قد رعنای او

6. سرو اگر در پیش قمری مصرع برجسته است

7. سالها شد پشت بر دیوار حیرت داده ایم

8. دیده آیینه را نقشی چنین ننشسته است

9. بلبلان در بیضه با گل زیر یک پیراهنند

10. غم ز دوری نیست چون دلها به هم پیوسته است

11. در لباس تلخ دارد جا ز بیم چشم شور

12. ورنه طوطی در شکر پنهان چو مغز پسته است

13. چون در آیینه، روی سخت این آهن دلان

14. می نماید باز در ظاهر، ولیکن بسته است

15. نگسلد چون موج صائب رشته امید ما

16. جویبار ما به دریای کرم پیوسته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر روز حشر پرده ز رویش برافکنند
* ایزد به روی بنده نیارد گناه را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* اگر هوشمندی به معنی گرای
* که معنی بماند ز صورت بجای
شعر کامل
سعدی
* اندک اندک جمع مستان می‌رسند
* اندک اندک می پرستان می‌رسند
شعر کامل
مولوی