صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1154

1. مردمی در طینت اهل جهان کم مانده است

2. صورت بی معنیی بر جا ز آدم مانده است

3. نام شاهان از اثر در دور می باشد مدام

4. شاهد این گفتگو جامی است کز جم مانده است

5. بی سخن بر دامن پاکش گواهی می دهد

6. نسخه ای کز روی شرم آلود مریم مانده است

7. خرد مشمر جرم را کز خوردن گندم به خلد

8. سینه چاکی به فرزندان آدم مانده است

9. نام باقی در زوال مال فانی بسته است

10. کز سخاوت بر زبان ها نام حاتم مانده است

11. ای که می پرسی ز صحبتها گریزانی چرا

12. در بساطم وقت ضایع کردنی کم مانده است

13. عام گردیده است بی دردی میان مردمان

14. حرفی از درد سخن صائب به عالم مانده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
* آمدم تا عذر خواهم ساعتی از کار خود
شعر کامل
مولوی
* به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
* رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول
شعر کامل
حافظ
* دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک
* دانه را دردانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی