صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 132

1. برگ عیش آماده از فقر و قناعت شد مرا

2. دست خود از هر چه شستم پاک، قسمت شد مرا

3. خود حسابی شد دل آگاه را روز حساب

4. دیده انصاف میزان قیامت شد مرا

5. پیری از دنیای باطل کرد روی من به حق

6. قامت خم گشته محراب عبادت شد مرا

7. هر می تلخی که بردم در جوانی ها به کار

8. وقت پیری مایه اشک ندامت شد مرا

9. دانه ای جز خوردن دل نیست در هنگامه ها

10. حیف از اوقاتی که صرف دام صحبت شد مرا

11. آنچه در ایام پیری کم شد از نور بصر

12. باعث افزونی نور بصیرت شد مرا

13. منت ایزد را که در انجام عمر آمد به دست

14. در جوانی گر ز کف دامان فرصت شد مرا

15. دست هر کس را گرفتم صائب از افتادگان

16. بر چراغ زندگی دست حمایت شد مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون صدف هرکس که دندان بر سر دندان نهد
* سینه اش بی گفتگو گنجینه دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر سرو که در چمن درآید
* در خدمت قامتت نگون باد
شعر کامل
حافظ
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی