صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1529

1. خال زیر لب آن ماه لقا افتاده است

2. چشم بد دور که بسیار بجا افتاده است

3. دل بی جرأت ما گوشه نشین ادب است

4. ورنه لعل لب او بوس ربا افتاده است

5. بی سرانجامتر از نقطه بی پرگارست

6. تا دل از حلقه زلف تو جدا افتاده است

7. بی سیاهی نتوان چشمه حیوان را یافت

8. خال در کنج لب یار بجا افتاده است

9. بی اشارت خم ابروی تو یک ساعت نیست

10. قبله ات شوختر از قبله نما افتاده است

11. نیک چون باز شکافی سر بی مغزی هست

12. هر کجا سایه ای از بال هما افتاده است

13. می کند رحم به آشفتگی ما صائب

14. هر که را کار به آن زلف دو تا افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
* نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
شعر کامل
سعدی
* مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
* نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
شعر کامل
وحشی بافقی