صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1549

1. از تب رشک تو خورشید هلالی شده است

2. طوبی از غیرت سرو تو خلالی شده است

3. (خون ما گر چه حرام است چو می، خوردن آن

4. پیش این سنگدلان آب حلالی شده است)

5. آفتاب سخنش گرد جهان می گردد

6. هر که ز اندیشه باریک هلالی شده است

7. (مختصر کن سخنم را به شکرخنده لطف

8. که چراغ گله ام فتنه بالی شده است (کذا))

9. (خطرم چند چو طاوس بود از پر و بال؟

10. بر من این نکته رنگین چه وبالی شده است)

11. بر تن باد صبا پیرهن یوسف مصر

12. از تب رشک تو فانوس خیالی شده است

13. (دل آسوده ات از حال به حالی گردد

14. گر بدانی تو که صائب به چه حالی شده است)


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زیره را من سوی کرمان آورم
* گر به پیش تو دل و جان آورم
شعر کامل
مولوی
* از خویش برون آی که پیراهن بادام
* از پوست چو زد خیمه برون، پرده قندست
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر گل که سر از پیرهن غنچه برآرد
* برغفلت ما خنده زنان است درین باغ
شعر کامل
صائب تبریزی