صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 162

1. چهره شد نیلوفری از سیلی اخوان مرا

2. خوش گلی آخر شکفت از گلشن احزان مرا

3. تیغ بر فرقم زنند و گوهر از دستم برند

4. چون صدف شد دشمن جان گوهر رخشان مرا

5. دل چو رو گرداند، بر گرداندن او مشکل است

6. روی دل تا برنگردیده است، بر گردان مرا

7. ذوق همچشمی ندارد شهرتم با آفتاب

8. گرد عالم از چه دارد چرخ سرگردان مرا؟

9. هر که بر من پرده پوشد خویش را رسوا کند

10. من نه آن شمعم که بتوان داشتن پنهان مرا

11. نیستم پیراهن یوسف، چرا هر جا روم

12. خون تهمت می چکد از گوشه دامان مرا؟

13. نیست صائب در خرابات مغان دریا دلی

14. تا به یک ساغر کند شرمنده احسان مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
* پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
شعر کامل
سعدی
* سخن چون برابر شود با خرد
* روان سراینده رامش برد
شعر کامل
فردوسی
* برخیز که در سایه سروی بنشینیم
* کان جا که تو بنشینی بر سرو قیامست
شعر کامل
سعدی