صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1631

1. خط به گرد لب میگون تو چون ساغر گشت

2. خال شبرنگ ترا اختر دولت برگشت

3. رحم بر خود کن اگر رحم نداری بر ما

4. سر مژگان تو از کاوش دلها برگشت

5. عشق کی فرصت بیمار پرستی دارد؟

6. نعمتی بود که خون در رگ ما نشتر گشت

7. سر مپیچ از سر زانو که درین قلزم فیض

8. هر که پیچید به خود قطره صفت گوهر گشت

9. راه خوابیده اقلیم فنا مشکل بود

10. زخم شمشیر تو پهلوی مرا شهپر گشت

11. ما سر دولت و اقبال نداریم، ارنه

12. دفتر بال هما در کف ما ابتر گشت

13. در کدامین صدف ای در یتیمت جویم؟

14. کف این بحر ز دود دل من عنبر گشت

15. از وجود و عدم ما، چه خبر می پرسی؟

16. شرری بود سفر کرد و به آتش برگشت

17. فکر رنگین تو صائب چمن آرا گردید

18. دفتر لاله چو تقویم کهن ابتر گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ
* کو مطرب عشق چست دانا
* کز عشق زند نه از تقاضا
شعر کامل
مولوی
* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی