صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1770

1. چراغ صبح و دم مستعار هر دو یکی است

2. بقای خرده جان و شرار هر دو یکی است

3. ز لطف و قهر نمی بالم و نمی نالم

4. به خار خشک، خزان و بهار هر دو یکی است

5. چنان ربوده این باغ و بوستان شده ام

6. که نوشخند گل و نیش خار هر دو یکی است

7. فسردگی و کدورت شده است عالمگیر

8. جوان و پیر درین روزگار هر دو یکی است

9. چنان گزیده دنیای بد گهر شده ام

10. که پیش دیده من گنج و مار هر دو یکی است

11. مکن به بدگهران مردمی که آتش را

12. چه گل به جیب فشانی چه خار هر دو یکی است

13. چه لازم است شب و روز خون دل خوردن؟

14. چو سنگ و لعل درین روزگار هر دو یکی است

15. توان به زنده دلی شد ز مردگان ممتاز

16. وگرنه سینه و لوح مزار هر دو یکی است

17. اگر دو بین ز دو رنگی نگشته ای صائب

18. شب جدایی و روز شمار هر دو یکی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند
* از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* به شعر حافظ شیراز می‌رقصند و می‌نازند
* سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
شعر کامل
حافظ