صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1986

1. لعلت به خنده پرده گل را دریده است

2. آیینه از رخت گل خورشید چیده است

3. نظاره تو تازه کند داغ کهنه را

4. این لاله گویی ز دل آتش چکیده است

5. اسباب تیره بختی ما دست داده است

6. تا سرمه ات به گوشه ابرو رسیده است

7. کار تو نیست چاره درد من ای مسیح

8. این شیوه را تبسم او آفریده است

9. ما برق را بر آتش غیرت نشانده ایم

10. سیماب در قلمرو ما آرمیده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* آه سعدی اثر کند در کوه
* نکند در تو سنگ دل اثری
شعر کامل
سعدی
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی