صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1989

1. نور شکوه حق ز مقابل رسیده است

2. وقت شکست آینه دل رسیده است

3. آب ستاده آینه زنگ بسته است

4. بیچاره رهروی که به منزل رسیده است

5. با جذبه محیط همان در کشاکش است

6. هر چند موج بر لب ساحل رسیده است

7. ما را به عیب لاغری از صیدگه مران

8. کز تار سبحه فیض به صد دل رسیده است

9. تا شعله می زند به میان دامن سفر

10. صد کاروان شرار به منزل رسیده است

11. تا گوهر وجود ترا نقش بسته است

12. جان محیط بر لب ساحل رسیده است

13. صد پیرهن عرق گل خورشید کرده است

14. تا میوه وجود تو کامل رسیده است

15. این خوش غزل ز فیض سعیدای نقشبند

16. صائب ز بحر دل به انامل رسیده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* دانی که در شریعت ما کیست کشتنی
* بیگانه‌ای که هیچ نگشت آشنای تو
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چیده ایم از دو جهان دامن الفت چون سرو
* هر که از ما گذرد آب روان می دانیم
شعر کامل
صائب تبریزی