صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2037

1. جز گریه چشم اشک فشان را علاج نیست

2. جز صبر عاشق نگران را علاج نیست

3. درمانده ام به دست دل هرزه گرد خویش

4. در دست باد برگ خزان را علاج نیست

5. تن در کشاکش فلک سفله داده ام

6. جز پیروی دست، کمان را علاج نیست

7. عنقا اگر نه گرد فشاند ز بال خویش

8. ناسور زخم تیغ زبان را علاج نیست

9. طوفان اگر نه شعله کشد از دل تنور

10. خار و خس بسیط جهان را علاج نیست

11. آن را که زد شراب، علاجش بود شراب

12. دردسر فلک زدگان را علاج نیست

13. صائب به دست باد بود تا عنان زلف

14. جز پیچ و تاب رشته جان را علاج نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با جام و قدح عزم چمن کرد چو نرگس
* هر کس که درین روز سیم و زری داشت
شعر کامل
هلالی جغتایی
* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی