صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2224

1. از خود گذشتگان را آیینه بی غبارست

2. پیوسته صاف باشد بحری که بیکنارست

3. آن را که خلق خوش هست تنها نمی گذارند

4. کی بی حریف ماند رندی که خوش قمارست؟

5. با ناز برنیایند اهل نیاز هرگز

6. گل گر پیاده باشد در بلبلان سوارست

7. دیوانه را ملامت اسباب خنده گردد

8. بر کبک مست سختی دامان کوهسارست

9. عاشق ز خاکساری بی بهره است از وصل

10. دیوار بوستان را از گل نصیب، خارست

11. تا دل برید ازان زلف از سر نهاد شوخی

12. چشم به خواب رفته است دامی که بی شکارست

13. از خون مرده صائب سنگین ترست خوابت

14. جایی که هر رگ سنگ چون نبض بیقرارست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند
* که سخت دست درازند بسته پات کنند
شعر کامل
مولوی
* هر ساعت از نو قبله‌ای با بت پرستی می‌رود
* توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را
شعر کامل
سعدی
* تاک بالا دست من بیعت به طوبی بسته است
* خوشه ام عقد اخوت با ثریا بسته است
شعر کامل
صائب تبریزی