صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2233

1. مرا از تیره بختی شکوه بیجاست

2. که عنبر نیل چشم زخم دریاست

3. ز دلتنگی، سواد دیده مور

4. مرا پیش نظر دامان صحراست

5. خمار نامرادی هوش بخش است

6. شراب کامرانی غفلت افزاست

7. نباشد قانعان را درد نایافت

8. دل خرسند را جنت مهیاست

9. چو مرجان رزق ما خون است، هر چند

10. عنان بحر در سرپنجه ماست

11. جهان در دیده اش آیینه زاری است

12. به نور عشق هر چشمی که بیناست

13. بر آن صاحب سخن رحم است صائب

14. که دخلش منحصر در دخل بیجاست!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* داغ مجنون بیابان گرد دارد بر جگر
* لاله ای کز سینه صحرا و هامون می دمد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
* نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
شعر کامل
فروغی بسطامی