صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2507

1. شانه چون بر زلف خود آن عنبرین مو می زند

2. در بیابان داغهای لاله را بو می زند

3. در تپیدنهای دل عاشق ندارد اختیار

4. بال و پر در شیشه دل آن پریرو می زند

5. همچو مژگان هر که را دل می دهد آن چشم مست

6. بی محابا سینه بر شمشیر ابرو می زند

7. سرو را در حلقه آغوش دارد گرچه تنگ

8. نعل وارون همچنان قمری زکوکو می زند

9. عاشقان پنهان نمی سازند داغ عشق را

10. هر که از فرماندهان شد مهر بر رو می زند

11. از نزول آیه رحمت بود در پیچ و تاب

12. هر که زیر تیغ جانان چین بر ابرو می زند

13. از نظر بازان نگردد حسن اگر صائب تمام

14. گرد مجنون حلقه از بهر چه آهو می زند؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
* ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز
* که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
شعر کامل
حافظ