صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2560

1. نفس را مطلق عنان رزق فراوان می کند

2. توسن سرکش چو میدان یافت طوفان می کند

3. ناقصان را صحبت روشن ضمیران کیمیاست

4. خاک را زر پرتو خورشید تابان می کند

5. تازه می گردد زچشم اشکباری جان ما

6. مجلس ما را گل ابری گلستان می کند

7. می گشاید دل ز آه سرد اهل درد را

8. غنچه ها را گر نسیم صبح خندان می کند

9. از مروت نیست تندی با پناه آوردگان

10. ورنه نی در ناخن شیران نیستان می کند

11. زال دنیا سخت می گیرد به ارباب صلاح

12. مصر را عصمت به یوسف چاه و زندان می کند

13. خون حنای عید باشد کشته معشوق را

14. شمع بیجا گریه بر خاک شهیدان می کند

15. قرب نیکان خاکساران را کند با آبرو

16. این سفال خشک را سیراب ریحان می کند

17. چوب منع از قرب مانع نیست دوراندیش را

18. بلبل ما در قفس سیر گلستان می کند

19. از لباس زر چه حاصل فلس روی اندود را؟

20. کی دل تاریک را روشن چراغان می کند؟

21. ظلمت شب چشم رهزن را جواهر سرمه است

22. خط کجا آن دشمن دین را مسلمان می کند؟

23. سایه اقبالمندان است مفتاح امید

24. مور را صاحب سخن صائب سلیمان می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای توانگر مفروش این همه نخوت که تو را
* سر و زر در کنف همت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* وقت طرب خوش یافتم آن دلبر طناز را
* ساقی بیار آن جام می مطرب بزن آن ساز را
شعر کامل
سعدی
* چون نار کند شق دل مینای فلک را
* این باده پر زور که در ساغر عشق است
شعر کامل
صائب تبریزی