صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2561

1. دیده ها را چهره گلرنگ گلشن می کند

2. روی آتشناک، شمع کشته روشن می کند

3. بی حجابی بر فروغ حسن باد صرصرست

4. شرم، خوبی را چراغ زیر دامن می کند

5. خانه چشم زلیخا شد سفید از انتظار

6. بوی پیراهن به کنعان خانه روشن می کند

7. می شوند از گرمخونی آشنا، بیگانگان

8. بر چراغ لاله شبنم کار روغن می کند

9. دردمندان را حصار آهنی در کار نیست

10. داغ چون پیوست با هم، کار جوشن می کند

11. غافل است از پای خواب آلود من در زیر سنگ

12. آن که از کویش مرا تکلیف رفتن می کند

13. سرکشی و ناز را بر طاق نسیان می نهی

14. گر خبر یابی که تنهایی چه با من می کند

15. می دهد میدان به سیل تندرو از سادگی

16. کوته اندیشی که همواری به دشمن می کند

17. دیده باریک بین را می شود مویی حجاب

18. رشته عالم را سیه در چشم سوزن می کند

19. قامت خم می شود مانع ز رفتن عمر را

20. سنگ اگر لنگر در آغوش فلاخن می کند

21. می کند با اهل دل صائب سپهر نیلگون

22. آنچه با آیینه تاریک، گلخن می کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
* هزار نکته در این کار هست تا دانی
شعر کامل
حافظ
* یا وفا خود نبود در عالم
* یا مگر کس در این زمانه نکرد
شعر کامل
سعدی
* غرق تمنای توام موجی ز دریای تو ام
* من نخل سرکش نیستم تا خانه در ساحل کنم
شعر کامل
رهی معیری