صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2768

1. هر که جام می به روی دلستان بر سر کشید

2. آب کوثر در بهشت جاودان بر سر کشید

3. کرد هر کس خامشی در عالم آب اختیار

4. می تواند بحر را چون ماهیان بر سر کشید

5. مهر بر لب زن درین محفل که صاف باده را

6. کوزه سربسته در خم بی دهان بر سر کشید

7. جذبه عشق قوی بازو بلند افتاده است

8. بلبل ما ساغر گل در خزان بر سر کشید

9. می کند شور جنون هر سختیی را خوشگوار

10. سنگ را دیوانه چون رطل گران بر سر کشید

11. زخم خار از دیدن رخسار گلچین خوشترست

12. مرغ بی بال و پر ما آشیان بر سر کشید

13. رفت جان مضطرب در مهد آسایش به خواب

14. تا زخاموشی سپر تیغ زبان بر سر کشید

15. چون خمارآلود جام باده را بر سر کشد؟

16. آن ستمگر خون عاشق را چنان بر سر کشید

17. گرچه مرگ تلخ صائب ناگوار افتاده است

18. شد سبک هر کس که این رطل گران بر سر کشید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست
* هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست
شعر کامل
سعدی
* مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست
* به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
شعر کامل
حافظ
* خبر دهید به صیاد ما که ما رفتیم
* به فکر صید دگر باشد و شکار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی