صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3099

1. در آغاز محبت خاطر عاشق غمین باشد

2. که تا در جوش باشد دردمی بالانشین باشد

3. ترا کامروز دستی هست بگشا عقده ای از دل

4. که دست ما زکوتاهی گره در آستین باشد

5. سلامت گر طمع داری به دشت ساده لوحی رو

6. که سنگ و چاه دایم پیش راه دوربین باشد

7. نبیند رنج غربت هر که دارد وسعت مشرب

8. زخلق خوش همیشه نافه در صحرای چین باشد

9. به چندین نامه دادی وعده و آخر به پیغامی

10. نکردی یاد مشتاقان، چنین باشد، چنین باشد!

11. اسیر عشق در فردوس روز خوش نمی بیند

12. همیشه خون خورد صیدی که شیرش در کمین باشد

13. درین بستان به کم خوردن برآور خویش را صائب

14. که چون زنبور دایم خانه ات پرانگبین باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* زان حبه خضرا خور کز روی سبک روحی
* هر کاو بخورد یک جو بر سیخ زند سی مرغ
شعر کامل
حافظ
* بر چمن پیرا ز آزادی نمی گردیم بار
* از دل صد پاره باشد چون صنوبر رزق ما
شعر کامل
صائب تبریزی