صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3118

1. زسالک شکوه پردازی نه شرط راه می باشد

2. که اول منزل یوسف درین ره چاه می باشد

3. سبکسیری که دارد آگهی از دوری منزل

4. اگرچه پای در دامن کشد در راه می باشد

5. زخود بینی خطر کمتر بود ناقص بصیرت را

6. که در وقت تمامیها کلف با ماه می باشد

7. نداد از عشقبازی تو به طوف کعبه مجنون را

8. که مسجد بهر طفل شوخ بازیگاه می باشد

9. برون آیند آخر رو سیاهان بر ولی نعمت

10. کسوف آفتاب بی زوال از ماه می باشد

11. شب زلفی که صد روز قیامت در بغل دارد

12. به چشم بخت خواب آلود من کوتاه می باشد

13. بجز عاشق به هر آلوده دامانی که می بندد

14. جناغ آن فرامشکار، خاطرخواه می باشد

15. ندارد ظاهر اسلام سودی زرق کیشان را

16. اگرچه راهزن بر ره بود گمراه می باشد

17. مرا غافل مدان از خویش در مستی و هشیاری

18. که عاشق با کمال بیخودی آگاه می باشد

19. به زلفش چون رسم گفتم دلم آسوده خواهد شد

20. ندانستم که منزل دورتر از راه می باشد

21. دل تاریک، صائب فارغ است از کلفت دوران

22. خطر آیینه بی زنگ را از آه می باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل تو چون گل رعنا دو رنگ افتاده است
* وگرنه حسن خزان و بهار یکدست است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
* وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند
شعر کامل
مولوی
* ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
* کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
شعر کامل
حافظ