صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 346

1. زبان برگ بود از ذکر خامش بوستانها را

2. نسیم نوبهاران کرد گویا این زبان ها را

3. ز عقل کوته اندیش است سرگردانی مردم

4. بیابان مرگ می سازد دلیل این کاروان ها را

5. اگر آزاده ای، آسوده باش از سردی دوران

6. که دارد یاد هر سروی درین گلشن خزان ها را

7. سر سوداییان از گردش جام است مستغنی

8. که آب از شوق باشد آسیای آسمان ها را

9. به بی نام و نشانی می توان شد ایمن از آفت

10. که زود از پا درآرد گردن افرازی نشان ها را

11. به استمرار، نعمت در نظرها خوار می گردد

12. ز گلگشت چمن لذت نباشد باغبان ها را

13. علایق دامن آزادگان صائب نمی گیرد

14. ز جولان نیست مانع خار و خس آتش عنان ها را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
* بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
شعر کامل
سعدی
* تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
* خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
شعر کامل
حافظ
* ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
* اگر طلوع کند طالعم همایون است
شعر کامل
حافظ