صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3464

1. دل پیران کهنسال غمین می باشد

2. قامت خم شده را داغ نگین می باشد

3. در دل هرکه بود خرده رازی مستور

4. همچو دریای گهر تلخ جبین می باشد

5. از لب ساغر می راز تراوش نکند

6. ساکن کوی خرابات امین می باشد

7. یاد رخسار تو هم آتش بی زنهارست

8. رتبه حسن گلوسوز همین می باشد

9. خال در کنج لب و گوشه چشم است مقیم

10. دزد پیوسته طلبکار کمین می باشد

11. دهن خویش مکن باز به دریا صائب

12. که غذای صدف از در ثمین می باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* زر از بهای می اکنون چو گل دریغ مدار
* که عقل کل به صدت عیب متهم دارد
شعر کامل
حافظ