صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3524

1. غافلان رطل گران را به دو دم می نوشند

2. عاقلان آب ز دریا به قلم می نوشند

3. از نظربندی حرص است که کوته نظران

4. خون خود بر لب دریای کرم می نوشند

5. هست از جام دگر مستی هر طایفه ای

6. حاجیان باده ز قندیل حرم می نوشند

7. تازه رویان چه غم از موج حوادث دارند؟

8. همچو گل صد قدح خون پی هم می نوشند

9. چشم حسرت به سفالین قدح ما دارند

10. منعمانی که می از ساغر جم می نوشند

11. دوستانی که درین میکده یکرنگ همند

12. می گلرنگ ز خون دل هم می نوشند

13. عاشقان پای غم از می به حنا می گیرند

14. بیغمان می ز پی دفع الم می نوشند

15. گر فتد سوخته نانی به کف بی برگان

16. همه یکجا شده چون لاله به هم می نوشند

17. مستی اهل فنا رتبه دیگر دارد

18. می بی جام ز دریای عدم می نوشند

19. صائب این آن غزل هادی وقت است که گفت

20. ای خوش آنان که می از جام عدم می نوشند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به من هر چون خضر دادند عمر جاودان، اما
* گره شد رشته عمرم ز بس برخویش پیچیدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* کدورت از دل حافظ ببرد صحبت دوست
* صفای همت پاکان و پاکدینان بین
شعر کامل
حافظ