صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 353

1. به دست خود کند بیدادگر بنیاد دولت را

2. ستمگر لشکر بیگانه می سازد رعیت را

3. دو چندان می شود راه از میان راه خوابیدن

4. به گورافکن، اگر داری بصیرت، خواب راحت را

5. ندارد بخیه ای غیر از فشردن بر جگر دندان

6. اگر بر دل رسد زخمی ز دوران اهل غیرت را

7. مشو ای شمع از شکر هواداران خود غافل

8. که کفران سیلی صرصر کند دست حمایت را

9. سویدای دل آتش نمی شد تخم امیدم

10. اگر می بود آبی در جگر ابر مروت را

11. نیندیشد ز درد و غم دل خوش مشرب صائب

12. نسازد تنگ جوش خلق، صحرای قیامت را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خروشید و جوشید و برکند خاک
* ز نعلش زمین شد همه چاک چاک
شعر کامل
فردوسی
* دانه دل را تو پامال علایق کرده ای
* ورنه خرمن ها ازین یک دانه می آید برون
شعر کامل
صائب تبریزی
* ضرورتست که پیش تو پنجه نگشایم
* مرا که قوت بازوی زورمند تو نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی