صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3805

1. کسی که خرده خود صرف باده می سازد

2. ز زنگ آینه خویش ساده می سازد

3. حضور روی زمین فرش آستان کسی است

4. که لوح خویش چو آیینه ساده می سازد

5. عنان به دست قضا ده که موج را دریا

6. به یک تپانچه کف بی اراده می سازد

7. ز چوب منع چه پرواست خیره چشمان را؟

8. که برق ره به نیستان گشاده می سازد

9. شکوه حسن تو خورشید را ز توسن چرخ

10. به یک اشاره ابرو پیاده می سازد

11. دل پری است مرا از جهان که سایه من

12. اگر به سیل فتد ایستاده می سازد

13. به آه گرم تواند کسی که زور آورد

14. کمان سخت فلک را کباده می سازد

15. به برق و باد نیاید ز شوق همراهی

16. کجا سوار به پای پیاده می سازد؟

17. به قسمت ازلی هرکه خواهد افزاید

18. به کاوش آب گهر را زیاده می سازد

19. عنان نفس به دست هوا مده کاین سگ

20. نگشته هرزه مرس با قلاده می سازد

21. دل گرفته ما را ز همرهان صائب

22. که غیر ناله و افغان گشاده می سازد؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود
* شاهان کم التفات به حال گدا کنند
شعر کامل
حافظ
* عاشقان را سردی معشوق بر دل بار نیست
* شمع کافوری کند سرگرم تر پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* صیقل روح و طباشیر جگر مهتاب است
* جام شیری که برد دل ز شکر مهتاب است
شعر کامل
صائب تبریزی