صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3939

1. بهار و باغ به دلهای آتشین چه کند

2. به تخم سوخته دلسوزی زمین چه کند

3. گل پیاده اوسرورا خجل دارد

4. اگر سوار شود در میان زین چه کند

5. اگر نه فکر عقیق دهان او باشد

6. کسی علاج جگرهای آتشین چه کند

7. چه مرده اید که رحمت به ما چه خواهد کرد

8. جز این لطف کند یار نازنین چه کند

9. ز وصف ذره بودبی نیاز پرتومهر

10. سخن بلند چو افتاد آفرین چه کند

11. یکی است نسبت برق فنا به آهن و موم

12. حصار عافیت خودکس آهنین چه کند

13. خیالش از دل تنگم چه می کشد صائب

14. به تنگنای صدف گوهر ثمین چه کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش
* می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها
شعر کامل
سعدی
* نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
* که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
شعر کامل
حافظ
* ازگریه چشم هرکه چو بادام شد سفید
* نظاره بنفشه خطان است چاره اش
شعر کامل
صائب تبریزی