صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3965

1. خوش آن که ز آتش تب شعله اثر برود

2. رخ تو در عرق سرد و گرم وتر برود

3. رگ تو جاده خون معتدل گردد

4. زبان گزیده به یک گوشه نیشتر برود

5. تبی که برسمنت رنگ ارغوانی بست

6. ز پیش شعله خوی تو چون شرر برود

7. لب تو عقده تبخاله واکند از سر

8. ستاره سوخته ای چند از شرربرود

9. مباد از عرق گرم اضطراب ترا

10. سفینه تو ازین بحر بی خطر برود

11. حرارتی که گرفته است گرم جسم ترا

12. ز برق گرمتر از باد زودتر برود

13. چنین که بی خبر آمد به خوابگاه تو تب

14. امیدوار چنانم که بی خبر برود

15. دمید صبح چه خامش نشسته ای صائب

16. بگو به آه به دریوزه اثر برود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* ساقی به جام عدل بده باده تا گدا
* غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
شعر کامل
حافظ
* من غلام نظر آصف عهدم کو را
* صورت خواجگی و سیرت درویشان است
شعر کامل
حافظ