صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 4154

1. از آفتاب چاشنی صبح شد بلند

2. عمر دوباره یافت ز راه گداز قند

3. بگذار تا به داغ رهایی شود کباب

4. صیدی که همچو تاب نپیچد بر آن کمند

5. ما را چه نسبت است به مجنون که جوش ما

6. نگذاشت گردباد ز هامون شود بلند

7. از روی گرم شکوه ما می شود تمام

8. یک ناله است سرمه آواز این سپند

9. علم تو چون محیط به اسرار غیب نیست

10. ز نهار لب ببند ز چون و چرا و چند

11. چون گل شکفته باش درین انجمن که صبح

12. تسخیر کرد روی زمین را به نوشخند

13. در آتش زوال بود نعل رنگ و بو

14. ز نهار دل به غنچه این بوستان مبند

15. از گل به وام گوش ستانند بلبلان

16. در گلشنی که ناله صائب شود بلند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
* تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
شعر کامل
حافظ
* اگر هوشمندی به معنی گرای
* که معنی بماند ز صورت بجای
شعر کامل
سعدی
* شبنم ز باغبان نکشد منت وصال
* معشوق در کنار بود پاک دیده را
شعر کامل
صائب تبریزی